خواهران سپهری







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





دلتنگم امروز..



حرف نمی زد .. راه نمی رفت.. درد داشت ولی چیزی نمی گفت .. به زور نفس می کشید .. همیشه روی لبهایش خنده ای شیرین داشت .. لبخندی که تا مرا می دید پر رنگ تر میشد .. همیشه راضی بود به هر چه هست .. به هر چه دارد .. هر چه خواهد داشت .. این را میشد از توی صورت لک گرفته و کثیفش فهمید ..

با آنکه اندام ظریف و ریزی داشت

با آنکه صدایی نمی داد حتی زمانی که درد داشت

با آنکه بچشم من و خیلی ها نمی آمد وقتی فکرمان جای دیگری بود

با آنکه بحساب نمی آوردیمش!

اما

حالا که نیست .. دلم خیلی برایش تنگ شده .. خیلی

گدای سر چهارراه خانه مان
را می گویم.. 



نظرات شما عزیزان:

دریا
ساعت8:20---14 شهريور 1390
سلام واقعا خسته نباشید خانومای سپهری وبتون خیلی جالبه مخصوصا این یکیشو

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط محدثه.رضوان سپهری در 20:59 | |